سيرت زيبا سيرت زيبا .

سيرت زيبا

اختلاف هاي هشداردهنده در ازدواج

اختلاف هاي هشداردهنده در ازدواج



علت اختلاف زناشويي

يكي از مشكلات شايع زن و شوهرها محافظه كارتر بودن يكي از آنها است

 

اگر هنوز ازدواج نكرده ايد يا در مرحله انتخاب همسر هستيد، دانستن تفاوت هايي كه مي تواند در زندگي مشترك بحران آفرين شود برايتان ضروري است. مي خواهيم به شما بگوييم كه با توجه به نيازهاي مختلف تان، چه همسري را بايد انتخاب كنيد تا احتمال شكست خوردن تان كمتر شود.

محافظه كاري يا ريسك پذيري
يكي از مشكلات شايع زن و شوهرها اين است كه يكي از آنها محافظه كارتر از ديگري است. براي مثال وقتي يكي مال اندوز است و ديگري ولخرج ممكن است در زندگي آنها سنگ روي سنگ بند نشود. اينجاست كه خودشناسي  اهميت پيدا مي كند. بايد بدانيد خودتان تا چه اندازه اهل ريسك و متهورانه رفتار كردن هستيد و چه جور همسري نياز داريد. در هنگام انتخاب همسر، بايد همسري را انتخاب كنيد كه در زندگي با او احساس نكنيد تهور و ساختار شكني و ريسك كردنش به شما احساس نا امني مي دهد يا برعكس، محافظه كاري اش بند دست و پاي شما مي شود.

هوش
اگر هوش زن و شوهر به يك اندازه باشد رابطه زناشويي با گرفتاري كمتري روبه رو مي شود. توجه داشته باشيد كه «تحصيلات» ملاك نظر نيست چرا كه بعضي از اشخاص بسيار باهوش، به هر دليل ممكن است به دانشگاه راه پيدا نكنند. منظور اين است كه زن و شوهر به لحاظ بهره هوشي بايد در يك رديف قرار داشته باشند، بايد بتوانند اشياء و امور را به يك شكل ببينند و درباره آنها به يك شكل صحبت كنند. بايد بتوانند افكار خود را توضيح دهند، وقتي به موضوعي نگاه مي كنند، ظرافت هاي آن را به يك اندازه دريابند و... اگر يكي از طرفين ازدواج اغلب گمان كند كه همسرش متوجه منظور او نشده است، شرايط ناخوشايندي به وجود مي آيد. اين هوش، تعيين مي كند كه زن و مرد در روابط شان، حل مسايل زندگي و نگاه به امور جاري چقدر به هم شباهت دارند و چقدر مي توانند به هم نزديك شوند.


ميل به قدرت
زن و شوهرهايي كه نياز به قدرت در آنها كم است، تقريبا هميشه با هم مي سازند و جور هستند. قدرت طلبي كم، آنها را به مذاكره متمايل مي كند. حتي اگر يكي از آنها بيشتر از ديگري نياز به قدرت داشته باشد هم زندگي مشترك ادامه خواهد يافت چون طرفي كه اين نياز در او كم است تا وقتي طرف مقابلش عشق مي ورزد، اهميتي به او نمي دهد. تجربه من نشان مي دهد تركيب مردان عاشق قدرت طلب و زنان عاشقي كه خيلي دنبال قدرت نيستند جواب مي دهد.


ولي اگر دو نفر نياز شديدي به قدرت داشته باشند كه معمولا هم همين طور است (چون قدرتمند جذب قدرتمند مي شود) يكديگر را از دايره بيرون مي كنند. تنها راه زن و شوهري كه هر دو قدرت طلب هستند و نمي توانند نياز خود به قدرت را در خارج از زندگي زناشويي ارضا كنند اين است كه طوري با هم همكاري كنند كه تلاش مشترك آنها نياز آنها را رفع كند.


اگر نياز شما به قدرت و سلطه گري در يك حد باشد، وقتي در دايره حل مساله مي ايستيد، هيچ كدام تان كوتاه نمي آييد و هر دو روي موضع خود پافشاري مي كنيد، يعني كارتان در زندگي مشترك سخت خواهد بود. دفاع كردن از عقايد خود و گفتگو براي توجيه طرف مقابل اقدام خوبي است اما تا وقتي كه در حد مذاكره بماند و به بحث و پافشاري روي نظر خود منجر نشود. از يك مرحله اي به بعد، طرفين بايد يا با هم صلح كنند يعني توافق كنند كه نظر يكي را بپذيرند يا به نظر طرف مقابل احترام بگذارند و از بحث كردن دست بردارند. زن و مردي كه نياز بالايي به سلطه گري دارند سخت تر با هم كنار مي آيند.


عشق نامتوازن
نياز آدم ها به عشق، يكي از تشابه هايي است كه بايد در ازدواج در نظر گرفته شود. اگر در دوران آشنايي يا نامزدي، يكي از شما به سرعت در عشق و علاقه و وابسته شدن پيش مي رود و ديگري كمتر، احتمال دارد عشق نامتوازني ميان شما در حال شكل گرفتن باشد. اين موضوع در ادامه زندگي مي تواند دردسرساز باشد. عشق بيشتر يكي از زوج ها، براي او ايجاد انتظار و توقع مي كند.

 

وقتي عشقي كمتر از آنچه مي دهد دريافت مي كند، احساس مي كند پس زده شده، مورد سردي قرار گرفته و در رابطه خسارت ديده است. از طرف ديگر، آنكه بيشتر عشق دريافت مي كند و كمتر عشق مي دهد، ممكن است احساس كند ديگري به دست و پاي او بند زده، به او چسبيده و فضاي كافي به او نمي دهد. اين چرخه معيوب مي تواند تا ابد ادامه پيدا كند و زوج را از يكديگر دور و دلخور كند و كار را به جر و بحث بكشاند. به همين دليل هم هست كه ازدواج با افراد مهرطلب  معمولا دشوار است چون آنها مدام عشق مي دهند و توقع عشق گرفتن دارند. راضي كردن چنين افرادي در يك رابطه عاطفي، كار ساده اي نيست.


نياز به آزادي
آدم هايي كه نياز زيادي به آزادي دارند، هميشه با روابط صميمي بلندمدت مشكل دارند اما بيشترين مشكل آنها با ازدواج است. آزادي يعني نپذيرفتن مالكيت ديگري. وقتي كسي سعي مي كند مالكيت اين نوع آدم ها شود، مثل آدم هايي كه نياز به قدرت در آنها شديد است، جنگ و دعوا راه نمي اندازند، بلكه زندگي مشترك را ول مي كنند. زندگي مشترك وقتي ادامه پيدا مي كند كه نياز به قدرت و نياز به آزادي آدم ها كم باشد.

 

اگر يكي از طرفين نياز زيادي به آزادي و ديگري نياز كمي به آزادي داشته باشد، تا وقتي طرف دوم آزادي اولي را محدود نكند مشكلي پيش نمي آيد. وقتي نياز به آزادي طرفين زياد است گاهي اوقات ازدواج آنها تداوم خواهد يافت و گاهي اوقات تداوم نخواهد يافت. اگر آنها آزادي دلخواه يكديگر را بپذيرند در كنار هم مي مانند. آنها براي با هم ماندن بايد در مورد آزادي هايي كه مي خواهند از يكديگر سلب كنند، حرف بزنند. بايد بدانيد كه ازدواج موقعيتي نيست كه در آن بتوانيم تا آزادي كامل پيش برويم.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵ساعت: ۱۰:۱۴:۰۲ توسط:صفا موضوع:

اشتباهاتي كه زن ها در مقابل مردان مرتكب مي شوند

اشتباهاتي كه زن ها در مقابل مردان مرتكب مي شوند



اختلافات زن وشوهري

يكي از بزرگ ترين اشتباهات زن ها در مقابل آقايان اين است كه با صداي بلند فكر مي كنند

 

براي اينكه همسرتان از حرف هاي تان كلافه نشود، بايد در ذهن تان درمورد همه چيز فكركرده و تنها او را در اعلام نتيجه شريك كنيد.

هرقدر هم درمورد تفاوت هاي خانم ها و آقايان بگوييم، كم گفته ايم. گاهي حتي ساده ترين رفتارهاي اين دو جنس كه مي خواهند با آرامش زير يك سقف زندگي كنند، زمينه را براي جنگ هاي زن و شوهري فراهم مي كند. حتما براي شما هم پيش آمده كه يك گفت وگوي ساده درمورد وقت گذراني آخر هفته، باعث كلافگي همسرتان شود و در اوج ناباوري، جرقه جنگي بزرگ را ميان شما روشن كند.

احتمالا در چنين شرايطي، توپ را توي زمين همسرتان مي اندازيد و او را به كم تحملي و غيرقابل پيش بيني بودن متهم مي كنيد. اما اگر شناخت دقيق تري از اين جنس عجيب به دست بياوريد، نه تنها درك چنين اتفاقي براي تان آسان مي شود، بلكه مي توانيد از وقوع آن هم پيشگيري كنيد. ما به شما براي به دست آوردن چنين شناختي كمك مي كنيم.

مردها در ذهن شان فكر مي كنند
براي شما هم حتما پيش آمده كه وقتي سوالي را از همسرتان درمورد يك موضوع مهم مي پرسيد، با سكوت و ترديد او در پاسخ دادن روبه رو مي شويد. احتمالا تا به حال فهميده ايد كه مردها چنين آموزش ديده اند كه بايد تمامي جواب ها را بدانند و ترس، عدم اطمينان يا ترديد خود را به شما نشان ندهند. نتيجه چنين حالتي آن است كه مردها مراحل مختلف فرايند تفكر را دروني كرده و تا موقعي كه به نتيجه يا راه حلي نرسيده اند، پاسخي به شما نمي دهند.

به ياد دارم مردي مي گفت: «ما مردها احتياج داريم روي مسائل كمي بيشتر تامل كنيم. در ضمن مردها اين كار را هم در سكوت انجام مي دهند.» واقعيت اين است كه مردها فرايند تفكر را دروني كرده و فقط نتيجه پاياني را با شما در ميان مي گذارند و همين تفاوت به ظاهر كوچك با شما مي تواند جرقه بسياري از مشكلات را در زندگي مشترك تان بزند.

مردها راه حل مدارند
ممكن است براي زن هايي كه عادت كرده اند در لحظه بلندبلند فكر كنند و در همان زمان تصميم شان را بگيرند، شيوه برخورد آقايان با مشكلات عجيب و حتي غيرقابل تحمل به نظر برسد اما اين سكه روي ديگري دارد و بد نيست بدانيد كه مردها هم به اين تفاوت با چنين چشمي نگاه مي كنند. واقعيت اين است كه مردها راه حل مدار هستند. آنها ترجيح مي دهند فقط هنگامي خود را ابراز كنند كه پاسخ يا راه حل را از قبل بدانند.

از آنجا كه اين كار را هم در سكوت انجام مي دهند، هنگامي كه نظري از آنها مي خواهيد يا راجع به رابطه تان سوالي مي كنيد، اين طور جواب مي دهند: «بگذار راجع به آن فكر كنم. مردها دوست ندارند جوابي به شما بدهند كه اشتباه باشد. هنگامي كه براي نوشتن اين كتاب با مردها مصاحبه مي كردم، هميشه در مقابل پرسش هايم كمي وقت مي خواستند، انگار كه بايد حتما پاسخ درستي بدهند. اين بود كه سريعا مي گفتند: «اجازه دهيد كمي راجع به آن فكر كنم.»

اشتباه هايي كه زن ها مرتكب مي شوند
يكي از بزرگ ترين اشتباهاتي كه ما زن ها در مقابل آقايان انجام مي دهيم اين است كه با صداي بلند فكر مي كنيم. همين اتفاق باعث مي شود كه يك مرد در جلسه مشاوره به راحتي بگويد: «از اينكه همسرم دهانش را باز مي كنه و هرچي توي سرش مي گذره را با صداي بلند بيرون مي ريزه بدم مياد!» يا اينكه اين موضوع را به عنوان يكي از اصلي ترين مشكلاتي كه با همسرش دارد، مطرح كند: «مي دونيد چه چيزي من را خيلي عصباني مي كنه؟ وقتي زن ها از يك يك مراحل حل مشكل با صداي بلند مي گذرند. تمام كارهايي كه بايد آن روز انجام بدهند را ليست مي كنند. اين باعث مي شه از اتاق فرار كنم.»

نظير اين گفته ها را بارها در مصاحبه هايم با مردها شنيده ام. مشكل تفاوت هايي است كه بين مردها و زن ها وجود دارد. مردها «راه حل مدار» و زن ها «فرايند مدار» هستند. زن ها يك يك مراحل تفكر خود را با صداي بلند طي مي كنند. ممكن است زن ها حتي متوجه نباشند كه چنين رفتاري مي كنند.

مردها چطور واكنش نشان مي دهند؟
واكنش اغلب مردها در مواجهه با زن هاي فرايند مدار درست به اين شكل است: «زن ها واقعا زياد حرف مي زنند!»

منظور واقعي يك مرد از اين حرف، اين است كه زن ها بيش از آنچه مردها دوست دارند و مايل هستند بشنوند، افكار و احساسات خود را به زبان مي آورند. براي ما زن ها اين حالت كاملا طبيعي است، درحالي كه براي مردها كمي زيادي به نظر مي رسد. آنها نمي توانند شاهد تمام روند حل مسئله باشند و از زن ها هم انتظار دارند كه مثل خودشان در خفا فكر كنند، تصميم بگيرند و تنها در حضور جمع اين تصميم را «اعلام»كنند.

برو سر اصل مطلب
تا به حال براي تان پيش آمده هنگامي كه داريد افكار و احساسات خود را ابراز مي كنيد، شوهرتان در صندلي خود «وول» بخورد و درحالي كه بي صبر و كم طاقت شده به شما بگويد :«عزيزم مي شه زودتر بروي سر اصل مطلب؟» در اين شرايط چه فكري درمورد همسرتان و نگاهي كه به شما دارد، مي كنيد؟

در چنين شرايطي احتمالا احساس مي كنيد نمي خواهد به صحبت هاي شما گوش كند و براي احساسات تان اهميتي قائل نيست، اما احساس واقعي او اين است كه شما او را با اين صحبت هاي طولاني شكنجه مي كنيد. اما نگران نباشيد. اگر درك بهتري از آنچه در ذهن خودتان و همسرتان مي گذرد پيدا كنيد و تفاوت هاي ميان مريخي ها و ونوسي ها را بشناسيد، تحمل موضوع و پيدا كردن راه حل ميانه براي تان آسان تر خواهد شد.

شايد حال كه مي دانيد مردها راه حل مدار هستند، بتوانيد موضوع را بهتر درك كنيد. مردها در هر مورد به دنبال «اصل مطلب» و «لپ كلام» هستند. آنها دوست دارند احساس واقعي شما را ظرف تنها بيست وپنج كلمه يا حتي كمتر بشنوند. آنچه مردها نمي توانند درك كنند، اين است كه صرف صحبت درباره احساسات براي ما زن ها بخشي از فرايند حل وفصل آن احساسات است و اينكه خود صحبت كردن به ما كمك مي كند تماس و درك بهتري از احساسات مان داشته باشيم. مردها مي خواهند اين فرايند را اول در سرشان طي كنند و بعد به نتيجه و راه حل برسند اما زن ها فرايند مدارتر بوده و حين همان صحبت كردن به راه حل مي رسند.

اشتباه هايي كه نبايد مرتكب شد
زن ها با صداي بلند از مشكلات شان شكايت مي كنند و فراموش مي كنند، بگويند: براي يافتن راه حل چندان هم عاجز و درمانده نيستند. به همين خاطر مردها، زن ها را متهم مي كنند كه نق نقو هستند و زياد از حد گله و شكايت دارند. برخي زن ها در پاره اي اوقات بازي «قرباني» را انجام مي دهند. مدام نق مي زنند و براي تغيير شرايط زندگي يا حل مشكلات شان تلاش نمي كنند و برخي ديگر مسئوليت مشكلات خود را به عهده مي گيرند. گرچه ممكن است با صداي بلند هم از آن شكايت كنند، درحالي كه مردها گله و شكايت خود را «درون ريزي» مي كنند.

مردها چه برخوردي مي كنند؟
هنگامي كه مردي شاهد است زني افكار و احساسات منفي خود را با صدايي بلند بيرون مي ريزد، نمي داند اين روشي است براي تخليه رواني و احساسي او. مردها حتي نمي توانند درك كنند چگونه همسرشان با همين حرف زدن در جهت حل وفصل مشكل خود قدم برمي دارد.

اين حالت مردها را سرد كرده و باعث مي شود فرض را بر اين بگذارند كه همسرشان تا ابد به صحبت كردن ادامه خواهد داد، چون نمي توانند راه حلي براي مشكل خود بيابند، احساس مي كنند مسئول هستند مشكل را حل كنند و به كمك اوبشتابند.

خودتان مشكل را حل كنيد
شايد اين تفاوت ها آزاردهنده باشد اما وقتي بدانيد كه موضوع، اخلاق شخصي شريك زندگي شما نيست و در ميان همه هم جنس هايش ديده مي شود، با آرامش مي توانيد راه حلي پيدا كنيد. ما اين سه راه را پيشنهاد مي كنيم:

نحوه تفكر با صداي بلند كه خصيصه زنان است را براي همسرتان توضيح دهيد. به او بگوييد او و نحوه تفكرش درباره مسائل را هم درك مي كنيد. منظورم اين نيست كه زن ها نبايد با صداي بلند فكر كنند، اما صحبت با همسرتان در اين باره مي تواند شرايط را راحت تركند.

هنگامي كه راجع به مشكلي با همسرتان صحبت مي كنيد، به او وقت بدهيد به راه حلي برسيد. تصور كنيد با همسر خود مشغول برنامه ريزي براي تعطيلات تان هستيد و مي خواهيد به اين نتيجه برسيد كه آيا پنجشنبه شب حركت كنيد يا جمعه صبح؟

روش نادرست: با صداي بلند فكر مي كنيد و مزايا و مضرات هر يك را به تفصيل برمي شمريد و اين فشار را به همسرتان مي آوريد كه فورا به شما جواب دهد.

روش درست: اطلاعات را با همسرتان در ميان مي گذاريد و از او مي پرسيد كه: «آيا دوست داري راجع به آن صحبت كنيم يا ترجيح مي دهي كمي فكر كني و جوابت را بعدا به من بدهي؟»

اين حالت به همسرتان فرصت همسريابي مي دهد بدون احساس جبر و ترس از اينكه مبادا پاسخ غلطي بدهد، با وقت كافي، راجع به اطلاعات داده شده تامل كند. دادن اين حق انتخاب به همسرتان كه چه وقت پاسخ دهد، در او اين احساس را به وجود مي آورد كه آزاد است، به علاوه از طرف شما هم احساس كنترل و تحت فشار بودن نخواهدداشت.

 

منبع: مجله سيب سبز

 


برچسب: همسريابي،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵ساعت: ۱۰:۱۲:۳۱ توسط:صفا موضوع:

پيامدهاي پنهان كاري در رابطه زناشويي

پيامدهاي پنهان كاري در رابطه زناشويي



پنهان كاري در رابطه زناشويي

پنهان كاري به چيزي اطلاق مي شود كه بدون اطلاع افراد ديگر، مانند همسر انجام شده باشد

 

جايگاه پنهان كاري بين همسران كجاست؟ آيا شما هم رازي داريد كه اگر افشا شود زندگي مشترك تان به خطر بيفتد؟ آيا فكر مي كنيد دروغ گويي جايي بين شما و همسرتان دارد؟ تفاوت دروغ گويي و پنهان سازي چيست؟

كافيست فقط نگاهي به دكه هاي روزنامه فروشي بياندازيد تا از جديدترين دروغ هاي برملا شده در زندگي افراد پولدار و معروف باخبر شويد. چرا به اين موضوعات علاقه داريم؟ آيا تاثير مخفي كاري و دروغ را در روابط خودمان درك مي كنيم؟

 

پنهان كاري
پنهان كاري به چيزي اطلاق مي شود كه بدون اطلاع افراد ديگر انجام شده يا صورت گرفته باشد. وقتي يكي از اين افراد ديگر، همسر باشد، نه تنها شگفت زده مي شويم كه چرا اين پنهان كاري وجود داشته، بلكه كنجكاو مي شويم كه حالا چه اتفاقي براي اين رابطه مي افتد و چه خطراتي وجود دارد.


تفكيك سازي در مقابل پنهان سازي

* به طور واقع گرايانه هيچ رابطه اي هميشه و درهرحالتي كاملا آشكار و افشا نيست.


*يكي از راههاي حتمي تخريب يك رابطه و تضعيف عشق و احساس اين است كه توقع ارتباط مداوم و آشكارسازي هميشگي وجود داشته باشد و طرفين هيچ فضايي را براي فاصله از يكديگر درنظر نگيرند. هيچ كس درباره كسي كه هرگز او را به حال خود  نمي گذارد، خيال پردازي نمي كند.


*زوج هاي موفق معمولا افراد مستقلي هستند كه از وابسته بودن به هم احساس راحتي مي كنند اما معنا و درك روشني از خود و هويت شان دارند.


*اگر براي ناهار همبرگر مي خوريد، لزومي ندارد چنين ماجراهايي را به اطلاع طرف مقابل تان برسانيد. اين حقيقت كه آن خانمي كه در فلان جا ديده ايد بسيار زيبا به نظر مي رسد يا نفرت ناشناخته اي از روزهاي تعطيل داريد، ممكن است مهم باشد يا نباشد.


اين كه درباره مردي كه براي تان مزاحمت ايجاد كرده است، موضوع ديگري است. معيار اين كه آيا ممكن است كاري كه مي كنيد يا وجود دارد، رابطه تان را به خطر خواهد بياندازد اين است كه آيا لازم است آن را از همسرتان مخفي كنيد يا خير.


دلايل مخفي كاري
عقايد و تمايلات زيادي وجود دارد كه يك همسر را وادار به نگه داشتن يك راز مي كند. پنهان كاري ها بستگي دارند به ماهيت و اطمينان در رابطه و ويژگي هاي شخصيتي همسران.


*اگر در رابطه اي سلطه و توقع حاكم باشد، ترس از قضاوت يا خشم بابت هرچيزي، از بيرون رفتن با دوستان گرفته تا وقت گذراندن در فروشگاه ها ممكن است به صورت راز دربيايد.


*اگر يكي از همسران بابت رفتاري معتادگونه احساس شرمندگي كند يا به دليل بدشانسي هايي چون از دست دادن شغل، خودش را سرزنش كند و يا حتي از جواب آزمايش اش بترسد احتمال رازداري و مخفي كاري اش زياد است.


*اگر بيرون از رابطه، علاقه اي شكل بگيرد، خيالپردازي ، عشوه گري و يا آرزوكردن چيزي كه در رابطه كنوني فرد وجود ندارد معمولا رازداري و پنهان كاري را دربر دارد. اغلب اين خيال باطل وجود دارد كه مي توان رابطه پنهاني داشت و همزمان زندگي مشترك را هم حفظ كرد.


هرچند استدلال ها و منطق هاي متفاوتي در مورد مخفي كاري در يك رابطه و خطرهاي احتمالي وجود دارد، اما مشكلي كه رازداري و پنهان كاري ايجاد مي كند، لطمه زدن به اعتبار و اطمينان نسبت به زوج و ايجاد مانع در تبادل افكارو مذاكره و يا عدم تفكيك احساسات و عواطف يا مسائل مختلف است. ماهيت يك رابطه پنهاني، با تعهد نسبت به شريك زندگي مغايرت دارد.

 

دليل مخفي كاري همسران

وقتي افراد درگير مخفي كاري و رازداري مي شوند، معمولا براي حفظ راز درگير دروغگويي هم مي شوند

 

خود انديشي در رازها
تشخيص نياز واقعي به وجود فضايي جداگانه براي همسران ضروري است، تفكر درمورد دليل اين كه داريد چيزي را از همسرتان پنهان مي كنيد ارزشمند است چون شما را به شناسايي نياز واقعي به داشتن فضايي تفكيك شده مي رساند.


آيا خودتان را اجبارا با توقعات و تقاضاهاي سخت و انعطاف ناپذير تطبيق مي دهيد؟ آيا به خاطر ترس پنهان مي شويد؟ آيا خشم تان را بروز مي دهيد؟ آيا توجهي را كه از سوي همسرتان نمي گيريد، در اين رابطه پنهان دريافت مي كنيد؟


رازها را بايد مانند گفت و شنودهاي ناگفته با خود يا با ديگري مورد بررسي دوباره قرار داد، نه اين كه ناديده شان گرفت، چون اگر به آنها توجه نكنيد، باعث ايجاد بن بست و از بين رفتن رابطه خواهند شد.


دروغ ها
دروغ يعني اظهار نادرست به شخص ديگر به قصد اين كه او باور كند كه درست است. وقتي افراد درگير مخفي كاري و رازداري مي شوند، معمولا براي حفظ راز درگير دروغگويي هم مي شوند. دروغ گفتن به شريك زندگي، اعتماد و صميميت را غيرممكن مي سازد.


اساس حقيقت
يكي از ابعاد دردناك فهميدن اين كه همسرتان به شما دروغ گفته است اين است كه خودتان را بابت باوركردنش سرزنش مي كنيد. در واقعيت، وقتي افراد در يك رابطه قرار دارند، احتمال اين كه شريك شان را راستگو بدانند بيشتر است تا اين كه فكر كنند فريب شان مي دهد. اساسا باور اين كه كسي كه دوستش داريد ممكن است فريب تان داده باشد، از نظر احساسي و ادراكي ناسازگار و متنافر است و نمي توانيد آگاهانه اين موضوع را واقعا بپذيريد.


نهان سازي
اگر از همسران بپرسيد حالا كه فهميده اند همسرشان به آنها دروغ گفته است چه احساسي دارند، به شما خواهند گفت كه پنهان كاري از خود آن رفتاري كه مخفي مانده است بدتر بوده است. مانند رازها، بيشتر دروغگويي ها ناشي از ترس و پيش گماني هستند، نه تجسمي منطقي از اين كه اگر همسرشان درمورد رفتارشان(مثلا تصادف جزئي، رابطه آنلايني، يا استفاده از پورن) بداند چه واكنشي نشان خواهد داد. در نتيجه همسران در چرخه معيوب دروغگويي- افشاسازي گرفتار خواهند شد.


همسري كه مورد خيانت واقع شده به دليل مخفي كاري موضع تهاجمي گرفته و همسر دروغگو هم در موضع تدافعي قرار مي گيرد. مثلا: "مي دانستم كه اين كار را خواهي كرد!"


مسائل واقعي و يا حتي بحث هاي اساسي هرگز حل و فصل نخواهند شد و آزردگي، انتقام، و خشم هميشه گي رشد مي كند. در نتيجه فرصت فهم، پشيماني، اعتماد و تمرين با يكديگر هم از دست داده مي شود.


خط و مشي درستكاري
يك كارشناس ازدواج، در تلاش مستمرش براي كمك به زوج ها جهت بهترين بودن شان در زندگي مشترك، تحقيق و تجربه باليني انجام داد تا نشان دهد كه تعهد به درستكاري در مسائل كوچك و بزرگ، پيماني واقعا پيشگيرانه براي همسران بوده و تا حدود بسيار زيادي احتمال خيانت را كاهش مي دهد چون ازدواج بر پايه ي اعتماد و امنيت در افشاسازي شكل گرفته است. بايد فضايي براي بيان آزادانه رنجش و ناراحتي، تنهايي و يا نااميدي وجود داشته باشد تا مخفيانه تخليه نشود.


يك روان شناس در كتابش، خط و مشي درستكاري فعل و انفعالي را توصيه مي كند. وقتي اين موضوع مطرح مي شود كه آيا همسرتان حساب بانكي بازكرده است يا نه، يا براي بچه دار شدن برنامه ريزي كرده، حقيقت اهميت پيدا مي كند چون اساس، اعتماد  و احترام پاينده است. امنيت داشتن براي افشاسازي، درستكاري را كه چارچوب رابطه است تقويت مي نمايد.


نبايد امكاني براي پنهان كاري بوجود بيايد
در يك ازدواج ، مشكلي كه در رابطه با پنهان كاري ها و دروغ ها وجود دارد اين است كه برازنده و درخور نيستند. عجيب است كه يكي از سايت همسريابي بدترين رازهايي كه در زندگي مشترك حفظ مي شود، عشق و قدرداني از يكي از همسران توسط آن ديگري است. شهامت پرده برداري از رازهاي مثبت چيزي است كه بايد بر آن مسلط بود چون بهترين تضمين عشق و وفاداري است كه يك زوج مي توانند پيدايش كنند.

 

منبع: تبيان

 


برچسب: سايت همسريابي،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵ساعت: ۱۰:۰۹:۱۳ توسط:صفا موضوع: